پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۱۲۲ روز پیش

در آن روزها که اوضاع خانه آرام بود و زندگی آقا خشایار در رفتن به مغازه، وقت گذرانی با خانواده و جعفر آقا خلاصه می‌شد تصمیم گرفتم سیری در گذشته‌ی او بکنم.

برای من و احتمالا برای شما هم جالب است که بدانیم بار اولی که آقا خشایار توانست چیزی را تع ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید